تعریف مدیریت منابع انسانی چیست؟
-
جذب نیرو و استخدام
-
حضور و غیاب
-
جبران خدمات و حقوق و دستمزد
-
آموزش کارکنان و یادگیری
-
روابط کار و کارمندی
-
توسعه سازمان
-
متخصص توسعه آموزش
-
مدیریت حضور و غیاب کارکنان
-
مسئول مزایا
-
کارشناس منابع انسانی
-
مجری خدمات استخدامی
-
متصدی حقوق و دستمزد و تجزیه و تحلیل شغل
-
برنامهریز آموزش و توسعه
-
استخدامکننده
-
مشاور مزایا
-
تحلیلگر پرسنل
نگاهی دقیقتر به مدیریت منابع انسانی
- مدیریت استخدام، انتخاب و ارتقاء شغل
-
توسعه و نظارت بر حقوق و دستمزد و مزایای کارکنان و برنامههای رفاهی
-
ارتقا، ترویج و اجرای سیاستهای پرسنلی
-
ترویج آموزش شغلی کارکنان
-
ارائه برنامههای جهتدهی برای استخدامهای جدید
-
راهنمایی در خصوص اقدامات انضباطی
-
به عنوان یک تماس اولیه برای صدمات یا حوادث محل کار
اهمیت منابع انسانی
اهمیت منابع انسانی در سازمانها بر هیچکس پوشیده نیست. نیروی انسانی یک سازمان، سرمایه اصلی آن محسوب میشود و موفقیت یا شکست سازمان در گرو بهرهوری و عملکرد کارکنان آن است. منابع انسانی با مدیریت صحیح نیروی انسانی، میتواند به سازمانها کمک کند تا اهداف خود را محقق کنند و به موفقیت دست یابند.
اهمیت منابع انسانی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- ایجاد و حفظ مزیت رقابتی: منابع انسانی میتواند با جذب و حفظ کارکنان مستعد و ماهر، به سازمانها کمک کند تا مزیت رقابتی خود را در بازار حفظ کنند.
- افزایش بهرهوری: منابع انسانی با ارائه آموزش و توسعه به کارکنان، میتواند به افزایش بهرهوری آنها کمک کند.
- بهبود رضایت شغلی: منابع انسانی با ایجاد محیط کاری مطلوب، میتواند به بهبود رضایت شغلی کارکنان کمک کند.
- کاهش هزینهها: منابع انسانی با مدیریت صحیح منابع انسانی، میتواند به کاهش هزینههای سازمان کمک کند.
- بهبود فرهنگ سازمانی: منابع انسانی با ایجاد فرهنگ سازمانی مطلوب، میتواند به افزایش انگیزه و تعهد کارکنان کمک کند.
عملیات مهم در مدیریت منابع انسانی چیست؟
– رسیدگی به نگرانیهای فعلی کارکنان
– جذب کارکنان جدید
– مدیریت فرآیند جداسازی کارکنان
– بهبود روحیه
مدیریت منابع انسانی در سازمان چه اهدافی را دنبال میکند؟
برای آنکه با اهداف مدیریت منابع انسانی در یک سازمان آشنا شوید، باید ابتدا اهداف، استانداردها و ارزشهای یک سازمان را به خوبی بشناسید. واحد مدیریت نیروی انسانی در هر سازمان هدف خاصی را دنبال میکند که در راستای هدف بزرگ سازمان قرار دارد. به طور مثال شاید در سازمانی که به تازگی تأسیس شده، هدف واحد نیروی انسانی تکمیل تیم در مدت زمان معین باشد، اما سازمانی که سالهاست فعالیت میکند به هدف تکمیل تیم خود دست یافته و رسالتهای دیگری را در پی میگیرد.
مشخص کردن هدف برای مدیریت نیروی انسانی، این بخش را در مسیر درست هدایت قرار میدهد. در ادامه به چند مثال از اهداف عمومی برای این واحد از سازمان میپردازیم تا با توجه به آنها بتوانید برای این واحد از سازمان خود، اهداف معینی را در نظر بگیرید.
- مدیریت دانش در سازمان و قرار دادن اطلاعات کافی در اختیار کارمندان و استفاده از دادههای سازمان برای دستیابی به اهداف
- شناخت کارکنان وظیفهشناس و توانمند و ارائه حقوق کافی، پاداش، مزایا و تشویقی برای قدردانی از آنها
- ببهبود روابط در سطوح مختلف در سازمان
- تأمین امنیت، رفاه و بهداشت در سازمان از جنبههای مختلف جسمی و روانی برای کارکنان
- برنامهریزی برای استخدام تیم حرفهای و توانمندترین افراد برای پوزیشنهای شغلی گوناگون در شرکت
- افزایش اثربخشی سازمانی با انجام کارهایی مانند طراحی سازمان، نوشتن شرح وظایف و تعیین کردن پوزیشنهای شغلی
اصول شغل منابع انسانی چیست؟
پس از تعریف منابع انسانی و پاسخ به سوال شغل منابع انسانی چیست؟ در ادامه اصول مدیریت منابع انسانی را بازگو میکنیم که برای هر مدیری مهم و از اولویتهاست.
-
محیط کاری مناسب به وجود آورید
محیط کار پویا و سالم به طور مستقیم بر روی روحیه کارکنان تأثیرگذار است، هنگامی که کارمندان به محل کارشان علاقهمند باشند، هر روز صبح با شوق در محل کارشان میروند و از ارتباط با مدیر و همکارانشان لذت میبرند. ایجاد محیط کار دلپذیر و شاد یکی از اصول مدیریت نیروی انسانی است که میتواند افراد را به سازمان متعهد کند.
بهترین امکانات را در محیز کار برای کاکنان فراهم کنید. به خاطر داشته باشید کارمندان سازمان شما ارزشمندترین سرمایههایی هستند که در اختیار دارید. پس برای حفظ و سلامت آنها تجهیزات بهروز، محیط مناسب و خوشایند، سرویس رفت و آمد مناسب و … را در اختیارشان قرار دهید.
-
به کارمندان احترام بگذارید
احترام گذاشتن به کارمندان یکی از مهمترین اصول مدیریت منابع انسانی است. این کار میتواند موجب افزایش بهرهوری افراد شود. هر فردی نیاز به احترام را در خود احساس میکند. هنگامی که این نیاز را برای آنها تأمین کنید، آنها هم پاسخ شما را میدهند و با بهرهوری بالا بهترین نتایج را ارائه خواهند داد.
-
شفافسازی وظایف را در اولویت بگذارید
کارمندان هم درست مانند شما زمانی از کارشان لذت میبرند که در محیطی کارآمد و مؤثر فعالیت کنند. بنابراین باید شرح وظایف شغلی را به طور مرتب بازبینی و بهروز کنید. از سوی دیگر کارمندان باید درک کنند که تلاشهای آنها چگونه با اهداف سازمان در ارتباط است و چه نتیجهای در فرایندهای کلی سازمان به وجود میآورد.
-
توانمندسازی کنید
دادن اختیار به کارمندان یکی از شیوههای قدرتمند توانمندسازی نیروی انسانی است که اغلب مدیران از آن غافل هستند. مدیران، بیشتر بر تقسیم کار تمرکز دارند تا دادن اختیار به کارکنان. دادن اختیار با تقسیم کار متفاوت است. بهتر است ابتدا به افراد مسئولیتهای کوچک بدهید و پس از دستیابی به موفقیت، اختیارات آنها را افزایش دهید و کارهای بیشتری را به آنان بسپارید.
-
به افراد منصفانه حقوق دهید
پرداخت حقوق منصفانه از اصول مهم مدیریت منابع انسانی است. شما نمیتوانید حقوق پایین پرداخت کنید و به دنبال مدیریت عالی در منابع انسانی باشید. چرا که حقوق معقول و مطابق با عرف جامعه یکی از نیازهای اولیه کارمندان محسوب میشود و نباید درباره آن تعلل یا بحث کنید.
همه شیوههای افزایش انگیزه کارمندان و انگیزهبخشی کارکنان بر این اصل استوار هستند که شما حقوق عرف جامعه کار را به آنها پرداخت کنید. نمیتوانید حقوق پایینتر از عرف پرداخت کنید و بعد انتظار داشته باشید افراد به طور پیوسته در اختیار سازمان باشند.
-
استانداردهای واضح کاری تعریف کنید
شما باید در جایگاه مدیر برای همه سطوح کاری و عملکردی افراد استانداردهای شفاف و قابل درک تعریف کنید، استانداردهایی که برای تمامی افراد قابل دستیابی است. بعد از آن کمکم این استانداردها را افزایش دهید. در افزایش استانداردها کوتاهی نکنید. استانداردهای بالا موجب تحرک و شادابی تیم میشود و سطح انگیزه افراد را بالا میبرد. باید با همه افراد درباره این استانداردها و اهداف موردنظرتان گفتگو کنید و با آنها به توافق برسید.
-
عملکرد کارکنان را ارزیابی کنید
اگر موفق نشوید در بخش ارزیابی عملکرد کارکنان به خوبی عمل کنید، اطمینان داشته باشید اشتباهات بسیاری در پرداختها، تشویقها و تنبیهها مرتکب میشوید که آسیبهای فراوانی به نیروی انسانی وارد میکند. افراد توانمند آن طور که باید دیده نمیشوند و افرادی که عملکرد خوبی ندارند هم خودشان را در سایه افراد توانمند قرار میدهند و شما هرگز موفق نمیشوید این تفاوتها را کشف کنید. عدم ارزیابی عملکرد افراد یکی از نابودکنندههای انگیزه نیروی انسانی است.
-
بازخورد دهید
بازخورد دادن باعث افزایش انگیزه کارکنان میشود تا جایی که میتوان نام آن را تزریق داروی انگیزشی به سازمان دانست. از سوی دیگر ندادن بازخورد موجب به وجود آمدن سوءتفاهمهای زیادی در سازمان میشود.
-
اجازه ندهید کارمندان احساس ناامنی کنند
امنیت شغلی برای همه افراد مهم است. هیچگاه کارکنان را تهدید نکنید. تهدید به اخراج و یا تهدید به بیکار شدن ذهن کارکنان را به شدت دچار ترس میکند و موجب از بین رفتن انگیزهشان میشود. این تهدیدها نه تنها هیچ نتیجه مثبتی ندارند، بلکه خلاقیت کارکنان را هم نابود میکنند. تهدید به اخراج از خود آن ترسناکتر است، هر زمانی که تصمیم به اخراج یک فرد گرفتید، همان موقع تصمیمتان را با فرد موردنظر در میان بگذارید و هیچوقت تهدید نکنید.
-
الگوی خوبی باشید
اگر مدیر پرخاشگری باشید، تیمتان از شما برداشت خوبی نخواهد داشت. مدیریت با پرخاشگری بسیار زیانبار است. افراد به شما نگاه میکنند و بعد همان رفتار را انجام میدهند. کارکنان همچون کودکان هستند.، الگوهای خود را از میان مدیران انتخاب میکنند و براساس عملکرد آنها اقدام میکنند. از این رو وقتشناس، مؤدب، وفادار نسبت به شرکت و کارآمد بودن مدیر، الگوی خوبی برای کارکنان میسازد و موجب شکلگیری سازمانی پویا خواهد شد.
تجربه کارکنان
تجربه کارکنان شامل تمامی احساسات، ادراکات و تعاملاتی است که کارکنان در طول زمان فعالیت خود با سازمان دارند. این تجربه از اولین برخورد فرد با سازمان، مراحل استخدام، آموزش، فرهنگ سازمانی، محیط کار تا فرایندهای ارزیابی و خروج شکل میگیرد. یک تجربه مثبت باعث افزایش رضایت شغلی، انگیزه و تعهد بیشتر کارکنان میشود و بهبود مستمر این تجربه یکی از مهمترین اهداف منابع انسانی است. کارکنانی که احساس ارزشمندی و حمایت در سازمان دارند، بهتر با چالشها مقابله میکنند و تمایل بیشتری به همکاری طولانیمدت دارند.
ارزیابی و بهبود تجربه کارکنان نیازمند شنیدن صدای آنها و شناخت دقیق نیازها و دغدغههایشان است. سازمانها باید از طریق نظرسنجیها، مصاحبههای داخلی و تحلیل بازخوردها، مشکلات احتمالی را شناسایی کرده و برنامههای عملی برای بهبود آن طراحی کنند. این اقدامات میتوانند شامل بهبود شرایط محیط کار، ارتقاء امکانات رفاهی، شفافسازی مسیر رشد شغلی و ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتگر باشند. تجربه کارکنان باید به صورت یک فرآیند پویا و مستمر مدیریت شود تا در طول زمان بهبود یابد.
یک بخش مهم از تجربه کارکنان، ایجاد تعادل میان زندگی کاری و شخصی است که تأثیر مستقیمی بر رضایت و سلامت روانی آنها دارد. سازمانهایی که به این موضوع اهمیت میدهند و سیاستهای انعطافپذیر، مرخصیهای مناسب و حمایتهای اجتماعی ارائه میکنند، بهرهوری بالاتر و نرخ ریزش کمتری دارند. همچنین توجه به آموزش و توسعه مستمر کارکنان، حس پیشرفت و یادگیری را در آنها تقویت میکند که در نهایت تجربه کلی کارکنان را بهبود میبخشد.
در نهایت، رهبران سازمان نقش کلیدی در شکلدهی تجربه کارکنان دارند. سبک رهبری، نحوه ارتباط با تیم، میزان توجه به نیازها و نگرانیهای افراد، و ایجاد فضای اعتماد و احترام، همگی در بهبود تجربه کارکنان مؤثر هستند. سازمانها باید مدیران خود را در مهارتهای ارتباطی و مدیریت منابع انسانی آموزش دهند تا تجربه کارکنان به بهترین شکل ممکن باشد و این امر موجب موفقیت و پایداری سازمان میشود.
تحلیل دادههای HR
تحلیل دادههای منابع انسانی (HR Analytics) فرایند جمعآوری و بررسی دادههای مرتبط با نیروی کار سازمان است که به کمک آن میتوان الگوها و روندهای رفتاری، عملکردی و سازمانی را شناسایی کرد. این تحلیلها به مدیران منابع انسانی کمک میکند تا تصمیمات دقیقتری بگیرند و سیاستهایی بر اساس شواهد واقعی و دادههای دقیق تدوین کنند، نه صرفاً بر اساس حدس و گمان یا تجربیات شخصی. اهمیت این تحلیل در دنیای امروز به دلیل پیچیدگیهای محیط کاری و نیاز به مدیریت هوشمندانه منابع انسانی روز به روز بیشتر شده است.
یکی از کاربردهای کلیدی تحلیل دادههای HR، پیشبینی رفتار کارکنان است؛ مانند پیشبینی ترک سازمان، کاهش انگیزه یا شناسایی استعدادهای برتر برای ارتقاء. با استفاده از دادههای گذشته و الگوریتمهای یادگیری ماشین، سازمانها میتوانند خطرات احتمالی را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه انجام دهند. به علاوه، این دادهها به بهینهسازی فرآیندهای جذب، آموزش و ارزیابی عملکرد نیز کمک میکنند که منجر به بهبود کارایی کلی سازمان میشود.
علاوه بر این، تحلیل دادههای HR امکان شناسایی نقاط ضعف و قوت سازمان را فراهم میکند؛ برای مثال میتوان فهمید که کدام بخشها با کمبود نیروی متخصص مواجهاند یا کدام تیمها عملکرد بالاتری دارند. این اطلاعات ارزشمند به مدیران کمک میکند تا منابع و برنامههای خود را هدفمندتر کنند و ضمن کاهش هزینههای غیرضروری، بهرهوری را افزایش دهند. همچنین تحلیل دادهها باعث شفافیت بیشتر در فرآیندهای منابع انسانی و افزایش اعتماد کارکنان به این سیستم میشود.
در نهایت، تحلیل دادههای HR موجب بهبود تجربه کارکنان نیز میشود، زیرا دادهها میتوانند مشکلات و نیازهای واقعی افراد را نشان دهند و بر اساس آن راهکارهای شخصیسازی شده ارائه شود. به کمک این تحلیلها، سازمانها میتوانند فرهنگ سازمانی خود را به سمت بهبود مستمر هدایت کنند و محیط کاری سالمتر و متناسبتری برای کارکنان فراهم کنند که باعث حفظ نیروی انسانی و توسعه پایدار سازمان خواهد شد.
نقش تکنولوژی
تکنولوژی در سالهای اخیر تحول بزرگی در حوزه مدیریت منابع انسانی ایجاد کرده است. استفاده از نرمافزارهای مدیریت منابع انسانی (HRMS)، پلتفرمهای جذب و استخدام، سیستمهای آموزش الکترونیکی و ابزارهای ارتباطی داخلی، فرآیندهای پرتکرار و زمانبر را اتوماسیون کرده و سرعت و دقت انجام کارها را افزایش دادهاند. این تغییرات باعث شده تیمهای منابع انسانی به جای تمرکز بر کارهای اداری، وقت بیشتری برای برنامهریزیهای استراتژیک و توسعه سرمایه انسانی صرف کنند.
هوش مصنوعی و یادگیری ماشین از فناوریهای پیشرفتهای هستند که بهطور فزایندهای در تحلیل دادههای HR به کار گرفته میشوند. این فناوریها میتوانند الگوهای پیچیده در دادهها را شناسایی کنند و پیشبینیهای دقیقی درباره عملکرد، رضایت و ماندگاری کارکنان ارائه دهند. همچنین در فرآیندهای جذب، هوش مصنوعی میتواند رزومهها را سریعتر بررسی کرده و افراد مناسبتر را شناسایی کند که باعث بهبود کیفیت استخدام میشود. تکنولوژی همچنین امکان سفارشیسازی آموزشها و توسعه مهارتها را به صورت آنلاین و متناسب با نیاز هر فرد فراهم میکند.
استفاده از فناوریهای جدید در محیط کار، تجربه کارکنان را نیز بهبود میبخشد. ابزارهای ارتباطی و همکاری آنلاین امکان کار تیمی مؤثر و انعطافپذیر را فراهم میکنند، بهویژه در شرایط دورکاری و پروژههای چند تیمی. همچنین سیستمهای مدیریت عملکرد دیجیتال به کارکنان و مدیران کمک میکند تا بازخورد مستمر دریافت و ارائه کنند و مسیر توسعه فردی را بهتر دنبال کنند. این موارد باعث افزایش انگیزه و رضایت شغلی میشوند.
در نهایت، سازمانهایی که تکنولوژی را به شکل هوشمندانه و هدفمند به کار میگیرند، توان رقابتی بالاتری دارند. آنها میتوانند سریعتر به تغییرات بازار پاسخ دهند، کارآمدتر عمل کنند و نیروی انسانی خود را بهتر مدیریت کنند. بنابراین، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین منابع انسانی نه تنها یک نیاز بلکه یک ضرورت است که سازمانها را در مسیر موفقیت پایدار قرار میدهد.
تنوع و شمول
تنوع و شمول به معنی ایجاد محیط کاری است که در آن همه افراد با ویژگیها، پیشینهها، نگرشها، جنسیت، قومیت، سن و فرهنگهای مختلف احساس ارزشمندی، احترام و امنیت داشته باشند. این مفهوم فراتر از وجود افراد متفاوت در سازمان است و به مشارکت فعالانه و پذیرش آن تفاوتها در تمام سطوح سازمان اشاره دارد. سازمانهایی که به تنوع و شمول اهمیت میدهند، مزیتهای زیادی از جمله افزایش خلاقیت، نوآوری، بهبود تصمیمگیری و رضایت شغلی بیشتر را تجربه میکنند.
یکی از چالشهای مهم در ایجاد تنوع و شمول، تغییر فرهنگ سازمانی است که نیازمند تعهد و حمایت مستمر مدیران و کارکنان است. سیاستها و برنامههای منابع انسانی باید طوری طراحی شوند که موانع و تبعیضها را کاهش داده و فرصتهای برابر برای همه افراد فراهم کنند. این شامل برنامههای آموزشی برای افزایش آگاهی درباره تعصبات ناخودآگاه، سیاستهای ضد تبعیض و ایجاد کانالهای گزارشدهی شفاف و امن است.
تنوع و شمول باعث میشود سازمانها بتوانند بازارهای متنوعتری را هدف قرار دهند و به نیازهای مختلف مشتریان پاسخ بهتری بدهند. همچنین افراد با پیشینههای متفاوت دیدگاهها و ایدههای متنوعی به سازمان میآورند که میتواند به حل مسائل پیچیده کمک کند. از سوی دیگر، شمول باعث میشود همه اعضای تیم احساس تعلق کنند و بتوانند توانمندیهای خود را به حداکثر برسانند، که این موضوع نقش مهمی در بهرهوری و حفظ نیروی انسانی دارد.
در نهایت، ایجاد تنوع و شمول یک فرایند مستمر و پویاست که نیازمند پایش و ارزیابی مداوم است. سازمانها باید معیارها و شاخصهایی برای سنجش پیشرفت در این زمینه تعریف کنند و بر اساس دادهها، اقدامات اصلاحی انجام دهند. توجه به تنوع و شمول نهتنها به رشد فرهنگی سازمان کمک میکند، بلکه موجب بهبود عملکرد کلی و توسعه پایدار کسبوکار میشود و سازمان را به محیط کاری جذابتر و انسانیتر تبدیل میکند.
تغییر شکل مدیریت منابع انسانی
متخصصان منابع انسانی در نقش شرکای تجاری

دستور کار تیم مدیریت منابع انسانی امروزی
طبق مقاله فوربس، تیم مدیریت منابع انسانی امروز باید تلاش های خود را بر روی پنج حوزه مهم متمرکز کند:
– تعریف و همسو کردن هدف سازمانی
کارکنان یک شرکت باید بتوانند به روشنی دلیل وجود شرکت را به منظور دستیابی به یک سازمان هدفمند، پایدار و با عملکرد بالا بیان کنند. کارکنان همچنین باید درک کنند که چگونه تلاشهای آنها با هدف سازمان مرتبط یا همسو میشود.
– بازاریابی و فروش پیشنهاد ارزش کارمند (EVP)
با ایجاد، بازاریابی و فروش پیشنهاد ارزش کارمند (EVP) بهترین استعدادها را جذب کنید. بازاریابی نادرست و تصورات نادرست در مورد یک سازمان از دلایل اصلی شکست رابطه کارفرما و کارمند است. بنابراین، شرکتها باید یک EVP درست و دقیق ایجاد، بازاریابی و فروش کنند تا کارمندان بالقوه را گمراه نکند.
– تمرکز بر نقاط قوت کارکنان
شرکتها باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا بفهمند کاندیداها و کارمندان چه کارهایی را به بهترین نحو انجام میدهند و آنها را در نقشهایی قرار دهند که بتوانند تا حد امکان به نقاط قوت خود عمل کنند.
ایجاد همسویی سازمانی: دستاوردها باید با اهداف سازمان همسو باشند تا سازمانی موفق و پایدار بسازند.
اندازهگیری دقیق موارد مشابه: همه بخشهای داخلی و کارمندان باید موارد مشابهی را اندازهگیری کنند تا به یک نتیجه سازمانی قطعی برسند و اطمینان حاصل کنند که همه میدانند سازمان در هر زمان دقیقاً کجاست.

سوالات متداول
1. چرا تجربه کارکنان برای منابع انسانی اهمیت دارد؟
چون تجربه مثبت کارکنان باعث افزایش انگیزه، تعهد، بهرهوری و کاهش ترک شغل میشود. این تجربه بر تعاملات روزانه، فرهنگ سازمانی و احساس تعلق افراد اثر مستقیم دارد.
2. چگونه میتوان تجربه کارکنان را بهبود داد؟
با دریافت بازخورد مستمر، ارتقای محیط کاری، شفافسازی مسیر شغلی، حمایت از تعادل کار و زندگی و آموزش مدیران در حوزه رهبری و ارتباط.
3. تحلیل دادههای HR چه کمکی به سازمانها میکند؟
این تحلیلها الگوهای رفتاری کارکنان را آشکار میکند، به پیشبینی ترک شغل، شناسایی استعدادها و بهینهسازی استخدام و آموزش کمک میکند.
4. چرا تصمیمگیری بر اساس دادهها در HR اهمیت دارد؟
چون تصمیمات مبتنی بر داده، دقیقتر، هدفمندتر و قابل ارزیابیاند و منجر به بهرهوری بالاتر و سیاستهای انسانی مؤثرتر میشوند.
5. نقش تکنولوژی در مدیریت منابع انسانی چیست؟
تکنولوژی با اتوماسیون فرایندها، ارتقای تحلیل داده، تسهیل آموزش و ارتباطات، مدیریت منابع انسانی را سریعتر، دقیقتر و هوشمندتر میکند.
6. چگونه فناوری بر تجربه کارکنان اثر میگذارد؟
ابزارهای دیجیتال باعث افزایش انعطافپذیری، شفافیت، دریافت بازخورد و آموزش سفارشی میشوند که همه به بهبود تجربه فردی کمک میکند.
7. مفهوم تنوع و شمول در منابع انسانی چیست؟
به معنی حضور فعال و برابر افراد با پیشینهها، باورها و ویژگیهای مختلف در سازمان و مشارکت مؤثر آنها در تصمیمگیریهاست.
8. مزایای سازمانهای دارای تنوع و شمول چیست؟
افزایش نوآوری، خلاقیت، رضایت کارکنان، بهبود عملکرد تیمی و توانایی پاسخگویی بهتر به بازارهای متنوع از جمله مزایای آنهاست.
محدودیت ها و قوانین سخت گیرانه باعث میشوند تا کارکنان یک سازمان نتوانند حداکثر تواناییهای خود را به نمایش بگذارند. دادن آزادی عمل و تفویض اختیار از جمله مواردی است که به یک کارمند کمک میکند تا بتواند خلاقیت و نوآوری خود را به نمایش بگذارد.